جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
اگر سوالی دارید، خوشحال میشوم جواب دهم. ((کسانی که سوالی دارند، لطفا آنرا روی کاغذی که به شما داده شده بنویسند. بعد آنرا به نگهبان دارما که جلیقه زرد پوشیده است بدهید. ما تمام سوالات را جمعآوری میکنیم تا از استاد بپرسیم. سپس استاد پاسخ ما را خواهند داد- همین الان.)(سوال اول این است که "جانا" چیست؟ برای اندازهگیری آن از چه استفاده میکنید؟) ("چان" چیست؟ "چان"، یعنی سطحی از...) آه، "چان"- "ذن". ("چان"، بله. برای اندازهگیری آن از چه استفاده میکنید؟) (از چه برای اندازهگیری آن استفاده میکنید؟ اندازهگیری...) اوه. (...سطح...) سطح "ذن"؟ (درسته. بله.)بسیارخب. وقتی به سطحی کمی بالاتر رسیدیم، دیگر زحمت اندازهگیری را به خود نمیدهیم. اما اگر به سطح عدم دلبستگی نرسیدهایم، میتوانیم آنرا اندازهگیریکنیم. اتفاقاً مراحل و مراتبی وجود دارند. و در حین تشرف، ما هر آنچه را که باید در مورد جاده بهشت، ایستگاههای مختلف بدانید، به شما خواهیم گفت. این کمی زمان میبرد.اگر میخواهید تشرف بگیرید، میتوانید همین الان بیرون بروید و پیش افراد پشت میز نام نویسی کنید و لازم نیست تا پایان جلسه پرسش و پاسخ منتظر بمانید، چون ممکن است کمی طول بکشد.سئوال بعدی. (ما چه زمانی اینقدر خوش شانس خواهیم بود که شاگرد شما باشیم؟ چگونه به دارما برسیم؟ چه کنیم که دوباره متولد نشویم، پیر نشویم، بیمار نشویم، نمیریم و رنج نکشیم؟ استاد لطفاً به ما یاد بدهید که چگونه مدیتیشن کنیم.)(چهار سوال وجود دارند. (چه زمانی ما اینقدر خوش شانس خواهیم بود که شاگرد شما باشیم؟ این اولین سوال است.) همین الان. (استاد گفتند همین حالا میتوانید این کار را انجام دهید.)(سوال دوم این است: چگونه میتوانیم به دارما دست یابیم؟) (چگونه به دارما برسیم؟) تشرف و مدیتیشن.(چگونه میتوان از دوباره متولد شدن، پیر شدن، بیمار شدن، مردن و رنج کشیدن اجتناب کرد؟) (برایاینکه در چرخه مرگ و تولد دوباره متولد نشویم چه کنیم؟) به شما نگفتم؟ شما خواب بودید، فکر کنم. بروید بیرون، اسمتان را بنویسید و بعداً بیشتر به شما خواهم گفت.(سوال چهارم: لطفاً به ما بگویید چگونه مدیتیشنکنیم.) بعداً به شما خواهم گفت. پس لطفاً به سمت میز بیرونی بروید با دستیاران ما ثبت نام کنید، و بعداً، من میآیم و جزییات را به شما میگویم. چون آموزش تمرین معنوی مثل مدیتیشن به شما، زمان میبرد. باید همه چیز را از اول تا آخر به شما بگوییم تا در خانه اشتباه نکنید. وگرنه روشنضمیری تنها چند ثانیه طول میکشد. (تعالیم استاد و مدیتیشن، هر دو نیاز به زمان زیادی دارند. بنابراین، پس از پر کردن فرم، به شما میگوییم.)ما "روش ارزان" هم داریم. این یعنی صرفهجویی - روش ارزان. این یعنی صرفهجویی: شما در رژیم غذایی وگان صرفهجویی میکنید، در تمرین مدیتیشن صرفهجویی میکنید، در رستگار شدنتان صرفهجویی میکنید و هیچ چیزی ندارید. پس این خیلی ارزان است! مردم بانکوک [حس] شوخ طبعی ندارند. برای همین وقتی به اینجا آمدم تا الان نتوانستم بخندم. معمولاً تمام مدت میخندم. پس بیایید شاد باشیم. به هر حال که این سرزمین لبخندهاست، سرزمین بودا است.تایلند یعنی سرزمین صلح، سرزمین لبخندها. بانکوک شهر فرشتگان است، درسته؟ (بله.) امیدوارم هنوز کسی نمرده باشد. ما هنوز فرشته نشدهایم! اما من همدردی میکنم چون زندگی در بانکوک احتمالاً خیلی استرسزا است با تعداد زیادی از شهروندانی که در یک فضای تنگ محدود شدهاند و البته مشکل ترافیک هم هست. ما نمیتوانیم آنرا فراموش کنیم. من قدردانم که برخی از شما باید ساعتها در جنگلهای متراکمی از بزرگراهها در جادههای بانکوک مبارزه کرده باشید تا امروز برای سخنرانی ما به این مکان برسید. بودا به شما برکت میدهد. به همین دلیل خوب است که زیاد سخنرانی نکنم. شاید هر دو، سه سال یک بار. درسته؟ آخرین بار سه سال پیش بود؟ (خیر.) نه؟ (سال گذشته بود.) سال گذشته؟ (بله، سال گذشته بود.) اوه، این بار خیلی زود شد.من راز آن را به شما میگویم - چون من مردم تایلند را دوست دارم. وگرنه من لیستی طولانی از دعوتها در خانه دارم - کشورهای مختلف، مکانهای مختلف. و من به کسی بله نگفتم. حداقل حدود ۳۰ کشور درخواستهای مکرر داشتهاند. نمیدانم چرا تایلند را خیلی دوست دارم- در دو هفته چهار سخنرانی انجام دادم. حتی برای سخنرانی باید لباس تایلندی میپوشیدم. حتی برای سخنرانی باید لباس تایلندی میپوشیدم. (شما لباس تایلندی پوشیدید؟) مرا رنج میدهد.برای زیبایی تایلند باید رنج بکشم. اگر بتوانم شما را روشنضمیر کنم، ارزش رنج کشیدن را دارد. وقتی این لباس را میپوشم، با تمام افراد زیبای تایلندی و پلیسها همدردی میکنم، وقتی آنها بسیار لباس میپوشند- میدانید، کمربند و کلاه. چگونه هر روز آنرا تحمل میکنند؟ نمیدانم. با شما همدردی میکنم- کمربند، جلیقه، کت و همه چیز. چگونه این کار را انجام میدهید؟ من فقط هر چند وقت یک بار آنرا میپوشم و در حال حاضر خیلی رنج میبرم! بطور معمول در خانه با شلوار کشدار و لباسهای رنگ راهبان هستم و این چیزی است که در آن احساس خوبی دارم.بسیارخب، بعدی. (همسرم در حال تمرین است، اما او دارد از زندگی زناشویی خارج میشود. اگر او را نداشتیم چه کنیم؟) چه چیزی را تمرین میکند؟ او چه کار میکند؟ (فکر میکنم منظورشان این است که دارند میروند؛ خانوادهشان را ترک میکنند تا...)یک غیر متشرف است، درسته؟ (درست است.) باید اینطور باشد. چون متشرفین ما بدون توافق اعضای خانواده اجازه ترک خانه را ندارند. پس، بسیارخب. اگر او را ندارید، پس شخص دیگری را پیدا کنید. حداقل در این سالن تعداد زیادی وجود دارند. بله. چه اشکالی دارد؟ نمیتوانید تنها زندگی کنید؟ من هر روز تنها هستم. هنوز نمردهام. منتظر من باشید. شما را برای قهوه بیرون می برم. اینقدر جدی نباشید.باید برای همسرتان خوشحال باشید اگر بخواهد از تعالیم بودا پیروی کند یا راهبه یا راهب شود. خیلی هم خوب است. اگر او برای قمار، کشتن مردم یا دزدی بیرون میرفت، بعد باید نگران باشید. اما اگر بخواهند راهب یا راهبه شوند، این خیلی شریف است. چرا که نه؟ شما هم باید پیروی کنید تا که یک راهب شوید. اگر عزیزان ما میخواهند کاری با فضیلت و درست را انجام دهند، پس باید خوشحال باشیم و از آن حمایت کنیم. شما باید از این نگران باشید که روشن ضمیر نباشید، نه اینکه بدون زن و شوهر باشید. ما تنها به دنیا میآییم و تنها خواهیم رفت. بنابراین، به آن عادت کنید.(آیا یک نفر میتواند در زندگی گذشته متشرف شود و برگردد؟) گذشته دیگر رفته است. اگر حالا میخواهید تشرف بگیرید. پس به بیرون بروید. (اگر الان میخواهید تشرف بگیرید، لطفا بیرون بروید و ثبت نام کنید.)Photo Caption: فروتن، کوچک، نادر دیده میشود. مگر با عشق خداوند جستجو کنید!