جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
"او نیکوکاری را نمی شناخت." او چیزی از نیکوکاری نمیدانست. او حتی یک دانه برنج هم به مردم کامبوج نمیداد. (نه!) "در طی زندگی اش هرگز هیچ چیز به کسی نداده بود. حتی جارو خود را. وقتی کهنه می شد، تعمیرش میکرد یا جایی نگه میداشت، برای بعداً، و هرگز آنرا به کسی نمیداد. یک خدایی است به نام، «لُرد ویشنو»." «ویشنو» را می شناسید؟ خدای سطح دوم. شاید. "و او با علاقه، زندگی و کارهای این پیرزن معروف را تماشا میکرد. او فهمید که این زن بعد از سال نو خواهد مرد." [...]