PERSIAN
Q(m): یک بار در مدیتیشن، شما کمک کردید که من بالا بروم، فکر کنم که آن سطح چهارم بود، زیرا بسیار تاریک بود و من در آنجا با مردم صحبت می کردم و ناگهان به عقب نگاه کردم و دیدم که نیمی از سیاره نورانی است. و فوراً فهمیدم که " آه، این استاد من است، من باید به سوی استادم بروم." و بعد دوباره پروازکردم برگشتم، بسیار دور بود، شما را دیدم که بسیار زیبا هستید و بعد شما لباس پادشاهان به تن داشتید که روی آن، اژدها بود. بسیار خوب بود و نیروی زیادی از جانب شما بود. و پشت شما، شاگردانی بودند. فکر میکنم شاگردان بودند. و آنها نیز نور داشتند. شما را دیدم که به یک کوه بزرگی رفتید، آن کوهی بسیار تاریک بود. و شما کوه را بستید. وقتی کوه باز شد، من نور بسیار زیادی دیدم، و شما به داخل آمدید. و آنوقت من هم توانستم به داخل بیایم. من به سیاره دیگری رفتم. آن بسیار زیبا بود. سیاره ای بسیار، بسیار زیبا.
استاد : از سیاره قبلی زیباتر بود؟ ( خیلی زیباتر از قبلی بود. ) مدام زیباتر می شوند.
Q(m): من بالا رفتم و ماه را دیدم و همچنین خورشید را. آنها را لمس کردم. و به سیاره دیگری رفتم. بسیار، بسیار نورانی و زیبا بود، و بعد وارد آن شدم. همه چیز از الماس بود، همه چیز از طلا بود، و بسیار، بسیار زیبا بود. همانطور که به ما آموزش داده بودید وقتی وارد سطح بهشتی یا سرزمین بودا می شویم، و در آنجا قدم می زنیم، سایه ای وجود ندارد، من آنجا را بررسی کردم. و سایه ای نبود. و من گفتم، این سیاره عالی است. همه سنگها را دیدم، بسیار زیبا بودند. پیش از اینکه سیاره را ترک کنم، یک سنگ برداشتم و در جیبم گذاشتم. و به سطح تاریک پایین آمدم. و تصمیم گرفتم آن سنگ را در سطح تاریک بگذارم، و ببینم هنوز هم میدرخشد یا نه. پس آن را بیرون آوردم، بسیار زیبا بود و هنوز هم میدرخشید.
استاد : هنوز نور داشت و زیبا بود. ( من فکر کردم "آه، این از سطح بسیار بالایی است." و بعد فکر کردم، "استاد از شما متشکرم که اجازه دادید به آنجا روم، و به من امکان دادید، که آنجا را ببینم." ) خواهش میکنم. فرضا اگر شما الان بمیرید به همان جا می روید. ( عالی است، متشکرم، استاد. ) اما اگر ادامه دهید، به جایی بهتر از آن نیز میروید. البته، بله، بله. بنابراین اهمیتی ندارد. ( آنرا دوست دارم، استاد. بسیار متشکرم. ) طبقات بالا خانه شماست، اگر به یکی از آن سطوح میروید، خانه شما آنجاست، و همه چیز در آنجا به شما تعلق دارد. ( آه، عالی است، خیلی متشکرم. ) خوب است که سنگی برداشتید و به سطوح تاریک آوردید، تا مردم سطح پایین بتوانند آن را تحسین کنند. آنگاه شاید آنها نیز بخواهند، به سطوح بالاتر بروند. ( من سؤالی ندارم، تنها تجریباتم را گفتم، ) خوب است. (زیرا هر چیزی که به من یاد دادید، بسیار عالی است. من به شما گوش می دهم و همه چیز را دریافت میکنم. شما خیلی مرا دوست دارید. )
Q(m): یک روز داشتم کانال "دیسکاوری" نگاه میکردم و دانشمندان در حال گفتگو در مورد سیاره دوردستی بودند که افراد زیادی در آنها زندگی میکنند. هر روز که از خواب بیدار میشدم و مدیتیشن میکردم، قبل از مدیتیشن، به استاد دعا می کردم: "استاد، لطفاً به من اجازه بدهید تا بیایم و آن سیاره را ببینم." و بعد آن سیاره را دیدم، بسیار زیبا بود. مردم بسیار بلند بودند. همچون بدن فیزیکی ما نبود؛ صورت شان سفید بود، بسیار زیبا، روشن و سفید. آنها به من نگاه می کردند، و بسیار، بسیار مهربان بودند. همه سیستم ترابری آنها را دیدم. ما در اینجا ماشین داریم
استاد : بله.
Q(f): اما آنها یک چیز متفاوتی داشتند. اما آن خیلی تند می رفت. با سرعتی زیاد بسوی نور می رفت. آنها در هوا می ایستادند، و روی هوا راه می رفتند و می نشستند. بسیار خوشحالم که استاد به من اجازه دادند به آنجا بروم و خودم آنها را ببینم.
استاد : به شما گفته بودم. ( اگر دانشمندان به استاد گوش می دادند و از استاد تشرف می گرفتند، سپس استاد آنها را به آنجا می برد، تا چیزهای بیشتری دریابند. دیگر نیاز نبود سالهای زیادی منتظر بمانند. ) البته، هنوز نشدند. اگر همه آنها وگان می بودند و ممارست معنوی میکردند، همانطور که شما انجام میدهید، بعد آنها فوراً متوجه می شدند. یا زودتر از اینها. ( امیدوارم استاد به آنها کمک کند. ) بله، من دوست دارم به آنها کمک کنم اما آنها باید، به خودشان کمک کنند. باید به آنچه می گویم، باور داشته باشند. مشکل است. حداقل اگر وگان می بودند و دیگر انرژی قتل نبود، آنگاه هوش آنها بیشتر میشد و مانعی بر سر راه هوش آنها وجود نداشت. زیرا افرادی که زیاد گوشت می خورند و گاهی مواد مخدر، مشروبات الکلی و این چیزها را مصرف میکنند، نوعی مانع یا انرژی بازدارنده ایجاد می کنند. بنابراین انرژی دیگر از فضا، از سیارات دیگر به سختی به ما می رسند. اگر آنها [دانشمندان] خود را پاک کنند، مثل شما که وگان شدید، شما از من تشرف گرفتید، و بعد خودتان میتوانید از اینها لذت ببرید. (بله، درست است.) من به شما کمک میکنم تا خرد درون خود را بیدار کنید و همچنین نیروی استادی خودتان را. آنگاه می توانید از کل کائنات و از هر گوشه ای که بخواهید، دیدن کنید.
وگان: جای شما در بهشت را نمیتوان مبادله کرد.
هرکدام از شاگردان استاد، تجربه های معنوی درونی مشابه، متفاوت یا بیشتری دارند و/یا برکات دنیوی دارند؛ اینها فقط نمونه هایی هستند. معمولا ما آنها را، بخاطر توصیه استاد، با کسی درمیان نمی گذاریم.
برای تماشا و دانلود تجارب بیشتر دیگر لطفا از این سایت دیدن فرمایید SupremeMasterTV.com/to-heaven